ژاپنی سرگردان
امروز به اين نتيجه رسيدم که اگر به عنوان ليدر خارجيها در فروشگاه شهروند بيهقي کار کنم بد نباشد ... امروز وقتي داشتم دو بسته تخم مرغ را با دقت در تاريخ توليد و انقضا انتخاب مي کردم يک جوان ژاپني فلک زده که فکر کنم از نوع بد شانسهايش بود وقرعه اش در کشور عزيز ما افتاده بود آمد و مشغول بررسي جعبه ها و تاريخها شد ... وقتي از آنجا دور شدم و ديدم که با سر درگمي هنوز نتوانسته جعبه اي را انتخاب کند برگشتم و جعبه هايي با تاريخهاي جديدتر را نشانش دادم ...مشکل بزرگي که براي او وجود داشت درج تاريخها با اعداد فارسي و همينطور ماه شمسي بود ... هنگامیکه تاریخ امروز را از من سئوال کرد با دقت به تقویم ساعتش خیره شد و وقتی اين اطمينان را دادم که تا ماه آينده اعتبار دارد بسيار تشکر کرد ...بعد از خريد وقتي به سمت صندوق مي رفتيم ديدم که در به در دنبال من مي گردد و در جستجوی نوعي ماده غذايي است که البته با مشخصاتي که او مي گفت چيزي به ذهنم نرسيد ... در همان هنگام نوبت صندوق به ما رسيد و با نگاه عجيب مردم و يکي دو کارگر فروشگاه که مانند انسانهاي اوليه مبهوت مانده بودند نتوانستم کمک بيشتري بکنم ... اما به اين نتيجه رسيدم که زندگي در ايران براي خارجيها از هر نظر مشکل است

0 Comments:
Post a Comment
<< Home